فضائل الشهدا

قرارگاه سایبری سردار شهید ابوالفضل صادقی
لبیک یا حسین
فضائل الشهدا

هوالجمیل
دوستان سلام - خوش آمدید، و بعد: آنچه در این وبلاگ آمده و می‌آید تلاشی برای گردآوری خاطرات انقلاب و دفاع مقدس بویژه در شهر باستانی و مذهبی زرقان فارس است. در این راستا بارها فراخوان داده‌ایم و مراتب را از طریق نشریه محلی، پوستر و آگهی در مساجد، تریبون‌های مختلف در مجالس مذهبی، اردوهای آموزشی بسیجیان و ایثارگران، اینترنت، پیامک و تلفن و دعوتهای حضوری اعلام کرده‌ایم و از تمام مردم عزیز و ایثارگران گرانقدر زرقان خواسته‌ایم که هرگونه اطلاع و خاطره‌ای درباره شهدا و رزمندگان دفاع مقدس (ارتشی، سپاهی، جهادگر، بسیجی، و نیروهای تدارکاتی و تبلیغاتی پشت جبهه) دارند در اختیارمان بگذارند یا از طریق ایمیل hodhodzar@gmail.com و یا تلفن 09176112253 به ما اطلاع دهند تا ترتیب مصاحبه با آنها بدهیم. در همین رابطه تعدادی از عزیزان دعوت ما را اجابت کرده‌اند که مصاحبه‌های آنها را پس از پیاده سازی و نگارش و ویرایش در اینترنت گذاشته‌ایم. البته هنوز مصاحبه‌های زیادی در نوبتند که به یاری خداوند و استمداد از روح پر فتوح شهدا امیدواریم به نحو احسن و در اسرع وقت نسبت به آماده سازی آنها نیز اقدام کنیم. مجدداً از تمام عزیزان و همشهریان گرامی استدعا داریم برای ثبت خاطراتشان با ما تماس بگیرند تا هماهنگی‌های لازم برای مصاحبه با آنها به عمل آید.
از اینکه نظر شریفتان را از ما دریغ نمی کنید صمیمانه سپاسگزاریم.
والسلام
محمد حسین صادقی، زرقان فارس 00989176112253
Hodhodzar@gmail.com

طبقه بندی موضوعی

۳ مطلب در آذر ۱۴۰۰ ثبت شده است

Sunday, 28 Azar 1400، 01:30 PM

دانلود صلواتی کتاب کوثریه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 28 Azar 00 ، 13:30
هیئت خادم الشهدا

هوالجمیل

کرامات شهدا

شهیدحاج  کاظم نجفی رستگار

معجزه شگفت انگیز شهید رستگار برای مادرش! + بهمراه زندگینامه

749

مادر در خواب پسر شهیدش را می‌بیند. پسر به او می‌گوید: توی بهشت جام خیلی خوبه. چی می‌خوای برات بفرستم؟.
مادر می‌گوید:«چیزی نمی‌خوام؛ فقط جلسه قرآن که می‌رم، همه قرآن می‌خونن و من نمی‌تونم بخونم خجالت می‌کشم. می‌دونن من سواد ندارم، بهم می‌گن همون سوره توحید رو بخون.».
پسر می‌گوید:«نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون!».
بعد از نماز یاد حرف پسرش می‌افتد. قرآن را بر می‌دارد و شروع می‌کند به خواندن. خبر می‌پیچد. پسر دیگرش این‌ را به عنوان کرامت شهید محضر آیت الله نوری همدانی مطرح می‌کند و از ایشان می‌خواهد مادرش را امتحان کنند. قرار گذاشته می‌شود. حضرت آیت‌ الله نزد مادر شهید می‌روند. قرآنی را به او می‌دهند که بخواند. به راحتی همه جای را می‌خواند؛ اما بعضی جاها را نه.
میفرمایند:«قرآن خودت رو بردار و بخوان!».
مادر شهید شروع می‌کند به خواندن؛ بدون غلط. آیت الله نوری گریه میکنند و چادر مادر شهید را می‌بوسند و می‌فرمایند:«جاهایی که نمی‌توانست بخواند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانش کنیم.».
شهید، حاج کاظم رستگار فرمانده لشکر
۱۰ سیدالشهدا

================================

حاج کاظم رستگار در بهار سال ۱۳۳۹، درجایی اطراف شهرری به نام اشرف آباد متولد شد. از هفت سالگی، قدم در راه تحصیل علم گذاشت و با وجود سختیهای زندگی تا کلاس سوم متوسطه با موفقیت به تحصیل پرداخت اما پس از آن از ادامه تحصیل باز مانده، وارد مبارزات و فعالیتهای انقلابی گشت. در روزهای اول پیروزی انقلاب، با شروع غائله کردستان و تحریکات نیروهای ضد انقلاب، همراه نیروهای دکتر چمران راهی کردستان شد و آموزشهای چریکی را در آنجا فرا گرفت. وی که تربیت یافته بزرگانی چون شهید دکتر چمران و حاج احمد متوسلیان بود پس از بازگشت، در پادگان توحید(پادگان توحید ورامین) به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمد و ماجرای سپاهی شدنش  شنیدنی است :  سال ۵۸ بود و خواستم عضو سپاه بشم، اما مادرم موافق نبود، من هم روی حرف ایشان حرفی نمی زدم. یک شب خواب دیدم که مرد سبز پوشی آمد و یک دست لباس سبز نظامی با آرم سپاه به من داد و گفت: بپوش، اینها متعلق به توست. خیلی ترسیده بودم، با سر و صدا از خواب پریدم. حاج خانم بنده خدا هم بیدار شد و برایم آب آورد و جریان را پرسید. در حالی که نمی توانستم جلوی گریه خودم را بگیرم، برایش تعریف کردم. فردا صبح گفت: برو اسمت را بنویس…. و اینگونه ایشان درلباس پاسداران میهن قرار گرفت .

در سیره شهید حاج کاظم نجفی رستگار آمده است که هر وقت در منزل بود اعضای خانواده را هر شب دور هم جمع می کرد و چند آیه قرآن می خواند و حتی وقت هایی که برق نبود زیر نور فانوس قرآن می خواند. ایشان بعد از عضویت در سپاه، مدتی به فیروزکوه رفته، کلاسهای احکام دینی و مسائل نظامی را برای جوانان و نوجوانان برپا نمود. و بعد از ۶ ماه فعالیت، مسئولیت واحد عملیات را در پادگان توحید پذیرفت و تا شروع جنگ در این سمت باقی ماند.درعملیات فتح المبین شرکت کرد و بعد در عملیات بیت المقدس، حاج احمد متوسلیان، فرماندهی یک گردان را سپرد به ایشانو ایشان خوش درخشید.

و بعد حاج کاظم  طی مأموریتی جهت توانمندسازی نیروهای حزب الله به عنوان فرمانده گردان به جنوب لبنان اعزام گردید. مسئولیت تعدادی از عملیاتها را به عهده گرفت و در راه آماده سازی شیعیان لبنان از هیچ کوششی فرو گذار نکرد. بازگشت او، مصادف با تشکیل تیپ دوم سپاه تهران گشت که این تیپ به نام مبارک سید الشهدا (ع) نام گرفت و با جمعی از یاران و دوستانش، فرماندهی عملیات تیپ را عهده دار شد. و در همین زمانها در مهرماه سال ۱۳۶۱ با دختری مؤمن و پارسا ازدواج کرد و چند روز بعد ازدواج به جبهه برگشت

............................................................................

برادر بزرگتر حاج کاظم آمده بود منطقه و می خواسته خبری از او بگیرد که همزمان می شود با سخنرانی حاج کاظم برای بچه های تیپ و از جایگاه اعلام می کنند فرمانده تیپ ۱۰ سید الشهدا(ع) بیاید برای صحبت. حاج کاظم ازبین نیروها که همه نشسته بودند، بلندمی شود و به سمت جایگاه حرکت می کنه، برادر بزرگتر از همه جا بی خبر، از آن آخر با دست اشاره می کرد که چرا بلند شدی؟ بشین. لابد پیش خودش هم گفته بود که عجب برادر بی ملاحظه ای دارم. حاج کاظم مشغول صحبت می شود و برادرتا آخر صحبت، مات و مبهوت مانده بود و بعد حاج کاظم از برادر می خواهد به کسی جریان را نگوید، اما بالاخره خانواده می فهمند.

پس ازعملیات خیبر وشکست های متعدد رزمندگان در مناطق مختلف عملیاتی، مباحثی بر سر نحوه اداره عملیات ها در میان یگان های سپاه تهران و ستاد کل سپاه ایجاد شد،حاج کاظم رستگار از جمله فرماندهانی بود که برای ایجاد سهولت در فرماندهی جنگ و یک دستی در اداره عملیات ها، داوطلبانه از تمام مسئولیت های خود کناره گرفت و به فاصله مدت کوتاهی، به صورت یک پاسدار بسیجی در عملیات بدر شرکت کرده و در خط مقدم نبرد (شرق رودخانه دجله) به تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۶۳ شربت شهادت را نوشید. 

به نقل از سایت سالار شهیدان دات آی آر با حق کپی رایت جالب و جذاب زیر :

تمامی حقوق این سایت متعلق به حضرت بقیة الله الاعظم مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه شریف) می باشد.©

هـرگونه کپی برداری از مطالب سایت فقط با ذکر منبع و یک صلوات در تعجیل فرج مجاز می باشد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 11 Azar 00 ، 20:36
هیئت خادم الشهدا
Monday, 1 Azar 1400، 01:30 PM

باید شهید زیست...

هفته بسیج گرامی باد

باید شهید زیست ...

در ملتی که زنده در آن یک شهید نیست
رزق شهید نیست ز جنس غذای خلق
زان رو که جان خویش فدا کرده بهر حق

باب‌الحوائجند شهیدان به قدر خود
روح شهید واسطۀ فیض و رحمت است
مرگی که خلق جمله از آن غرق وحشتند
جز در مسیر سبز شهادت ، کنار هم
آرامشی که نفس طلب دارد از حیات
در امتحان عزت و ایثار و بندگی
باید شهید زیست که در کارگاه عیش

 

 

گر زیر بار ظلم بمیرد بعید نیست
رزقش بجز ارادۀ رَبّ مجید نیست
جانی گرفته است که مرگش پدید نیست
عزم شهید در دو سرا جز کلید نیست
برکت رسان خلق بغیر از شهید نیست
نزد شهید غیر حیاتی جدید نیست
آرامش و نشاط و رضا و امید نیست
جز در جهاد و کشتن نفس پلید نیست
غیر از شهید عشق ، کسی رو سفید نیست
عیشی جز این طریقه لذیذ و مدید نیست

 

 

محمدحسین صادقی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 01 Azar 00 ، 13:30
هیئت خادم الشهدا