ارنی و لن ترانی --- کور باد چشمی که تو را ندیده باشد (عرفه).
هوالجمیل
ارنی و لن ترانی
کور باد چشمی که تو را ندیده باشد (عرفه).
لَنتَرَنی lantarani که در گویش زرقانی با فعل گفتن صرف میشود به معنای حرفهای پرت و سخیف و مُهمل و درشت و سرزنش آمیز و عتابآلودی است که توسط افراد بی بند و بار و دهن هرزه و لُغُزگو و حاضر جواب و جسور به مخاطبین زده میشود، مثلاً میگویند: ازش یه سؤال کرد ولی در عوض صدتا لنترنیش گفت. یا مثلاً : اگه باهاش حرف بزنی صدتا لنترینت میگه. یا مثلاً به کسی که حرف مفت و بیهوده و جسورانه میزند میگویند اِقَد لنترنی نگو.
در اصل کلمۀ لَنتَرَنی از ریشۀ عربی و قرآنی «لَن تَرانی» گرفته شده که اشاره به آیه 143 سوره اعراف دارد به این شرح که «چون موسی به وعده گاه آمد عرض کرد: رب ارنی انظر الیک قال : لن ترانی» یعنی پروردگارا خودت را به من نشان ده تا تو را تماشا کنم. خداوند فرمود : «هرگز مرا نخواهی دید ؛ لیکن به کوه نگاه کن پس اگر بر جای خود قرار گرفت به زودی مرا خواهی دید. پس پروردگارش آن را متلاشی ساخت و موسی مدهوش بر زمین افتاد..».
در همین رابطه بیت مشهوری منسوب به سعدی وجود دارد که خیلیها به استقبال از آن شعر گفتهاند:
سعدی میگوید:
چو رسی به کوه سینا «أرِنی» مگو و بگذر
که نیرزد این تمنا به جواب «لن ترانی».
در اصل عبارت «لن ترانی» با همین شعر وارد زبان و فرهنگ مردم کوچه و بازار شد و کمکم جای خود را به «لَنتَرَنی» داد و معنای آن نیز تقریباً تغییر کرد.
اگرچه شعرهای زیر منسوب به حافظ و مولاناست و سه دیدگاه عرفانی را به قضاوت و مقایسه میگذارند ولی در اصل هیچیک متعلق به این دو شاعر نیستند و بجای آنها شعر ساخته اند. در عین حال، ساخته هر کس که باشد جالب و خواندنی است و در تقابل با هم نیستند بلکه مراحل مختلف عرفان را ترسیم میکنند.
چو رسی به طور سینا "أرِنی" بگو و بگذر
تو صدای دوست بشنو، نه جواب "لن ترانی"
"أرنی" کسی بگوید که تو را ندیده باشد
تو که با منی همیشه، چه "تری" چه " لن ترانی"
چو رسی به طور سینا ارنی بگو و مگذر
چه خوشست از او جوابی چه «تری» چه «لن ترانی».
سحر آمدم به کویت که ببینمت نهانی
" ارنی " نگفته گفتی دو هزار " لن ترانی"
واز این قیاسات هنوز هم در ادبیات ما وجود دارد ولی در پایان ذکر این نکته نیز ضروری است که بیت اول که منسوب به سعدی است فقط ترجمۀ آیه شریفه قرآن را ارائه میکند و نشان دهندۀ عرفان ضعیف یا قوی سراینده نیست.
والسلام
محمد حسین صادقی – انتشارات هدهد
9/12/96