فضائل الشهدا

قرارگاه سایبری سردار شهید ابوالفضل صادقی
لبیک یا حسین
فضائل الشهدا

هوالجمیل
دوستان سلام - خوش آمدید، و بعد: آنچه در این وبلاگ آمده و می‌آید تلاشی برای گردآوری خاطرات انقلاب و دفاع مقدس بویژه در شهر باستانی و مذهبی زرقان فارس است. در این راستا بارها فراخوان داده‌ایم و مراتب را از طریق نشریه محلی، پوستر و آگهی در مساجد، تریبون‌های مختلف در مجالس مذهبی، اردوهای آموزشی بسیجیان و ایثارگران، اینترنت، پیامک و تلفن و دعوتهای حضوری اعلام کرده‌ایم و از تمام مردم عزیز و ایثارگران گرانقدر زرقان خواسته‌ایم که هرگونه اطلاع و خاطره‌ای درباره شهدا و رزمندگان دفاع مقدس (ارتشی، سپاهی، جهادگر، بسیجی، و نیروهای تدارکاتی و تبلیغاتی پشت جبهه) دارند در اختیارمان بگذارند یا از طریق ایمیل hodhodzar@gmail.com و یا تلفن 09176112253 به ما اطلاع دهند تا ترتیب مصاحبه با آنها بدهیم. در همین رابطه تعدادی از عزیزان دعوت ما را اجابت کرده‌اند که مصاحبه‌های آنها را پس از پیاده سازی و نگارش و ویرایش در اینترنت گذاشته‌ایم. البته هنوز مصاحبه‌های زیادی در نوبتند که به یاری خداوند و استمداد از روح پر فتوح شهدا امیدواریم به نحو احسن و در اسرع وقت نسبت به آماده سازی آنها نیز اقدام کنیم. مجدداً از تمام عزیزان و همشهریان گرامی استدعا داریم برای ثبت خاطراتشان با ما تماس بگیرند تا هماهنگی‌های لازم برای مصاحبه با آنها به عمل آید.
از اینکه نظر شریفتان را از ما دریغ نمی کنید صمیمانه سپاسگزاریم.
والسلام
محمد حسین صادقی، زرقان فارس 00989176112253
Hodhodzar@gmail.com

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
تهران - ایرنا - آمریکایی‌ها که در دولت قبلی ایران پیشنهاد آزاد شدن یک یا دو میلیارد دلار از پول‌های بلوکه شده کشورمان را در ازای عدم غنی‌سازی بیست درصد می‌دادند اکنون در قبال تبادل زندانیان دو کشور تمامی پول‌های بلوکه شده کشورمان را آزاد خواهند کرد.

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا؛ با اعلام توافق در خصوص آزاد شدن بیش از ده میلیارد دلار از پول‌های بلوکه شده کشورمان برخی افراد و جریان‌های سیاسی با شایعاتی تلاش دارند تا اتفاق رقم خورده را به عنوان یک توافق ضعیف و یا توافقی غیرعزتمندانه معرفی کنند.
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ 20 Mordad 02 ، 20:29
هیئت خادم الشهدا

چند مناجات و دلنوشته از سردار شهید نور علی شوشتری

دیروز از هرچه بود گذشتیم . امروز هرچه بودیم گذشتیم .

دیروز از هرچه بود گذشتیم . امروز هرچه بودیم گذشتیم . آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز. دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود. جبهه بوی ایمان می داد و اینجا ایمانمان بو می دهد. آنجا درب اتاقمان می نوشتیم یا حسین فرماندهی از آن توست؛ الان می نویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید. الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم. بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم . آزادمان کن تا اسیر نگردیم. (دست نوشته ای از شهید)......

زندگینامه شهید در ادامه مطلب...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 19 Mordad 02 ، 09:14
هیئت خادم الشهدا

به نقل از وبلاگ مطالعات دانشجویی

زمستان سال 68 بود که در تالار اندیشه فیلمی را نمایش دادند که اجازه اکران از وزارت ارشاد نگرفته بود. سالن پر بود از هنرمندان، فیلمسازان، نویسندگان و ...

در جایی از فیلم آگاهانه یا ناآگاهانه به حضرت زهرا علیهاالسلام بی ادبی می شد. من این را فهمیدم. لابد دیگران هم همین طور؛ ولی همه لال شدیم و دم بر نیاوردیم. با جهان بینی روشنفکریِ خودمان قضیه را حل کردیم. طرف هنرمند بزرگی است و حتما منظوری دارد و انتقادی است بر فرهنگ مردم؛ اما یک نفر نتوانست ساکت بنشیند و داد زد: «خدا لعنتت کند! چرا توهین می کنی؟!».همه سرها به سویش برگشت. در ردیف وسط آقایی بود چهل و چند ساله با سیمایی بسیار جذاب و نورانی، کلاهی مشکی بر سرش بود، اورکتی سبز بر تنش.

از بغل دستی ام سعید رنجبر پرسیدم: آقا را می شناسی؟ گفت: سید مرتضی آوینی است.

منبع: زیبایی ها و زشتی های کربلا، سید محمد حسین راجی، مشهد: کتابستان ماجد، 1397، چاپ اول، صفحه 45 و 46

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 15 Mordad 02 ، 13:18
هیئت خادم الشهدا
Wednesday, 11 Mordad 1402، 02:19 PM

روضه و‌نوحه عطش

 

روضه و نوحهٔ عطش 

عطش بود و اصغر، عطش بود و اکبر
عطش بود و دختر، عطش بود و خواهر

عطش بود و ایثار و اشک و حماسه
و یک جنگ تحمیلی نابرابر

عطش بود و هفتاد و دو یار عطشان
و سیراب، دشمن، همه، اسب و لشکر

عطش بود و تحریم آب دو رودان
عطش بود و اولاد عطشان کوثر

عطش بود و سقا، عطش بود و خیمه
و شرمِ علمدارِ در خون شناور

عطش بود و مولای عطشان زخمی
عطش بود و غمهای مولای مضطر

عطش، خستگی،  داغ، زخم دمادم
نه سایه ، نه سقا ، نه مرهم، نه یاور

عطش بود و گرمای سوزان صحرا
عطش بود و خونگریه های مکرر

عطش بود و خنجر، عطش بود و حنجر
عطش بود و فریاد جانسوز مادر

عطش بود و تنها صدائی شکسته
که فریاد می زد :  برادر، برادر

والسلام
زرقان فارس - محمد حسین صادقی، غلام
دهم مردادماه ۱۴۰۲


ما فقط تشنگی را درک کرده ایم نه عطش را،
عطش یعنی تشنگی در حد مرگ،
و حسین عطشان بود یعنی مافوق عطش، 
عطشان حالتی است که زبان مثل یک تکه چوب خشک میشود با دهان و سر و‌ صورتی پر از گرد و خاک...
چه خوب است ما شیعیان خاص حسین، این حالت را، در عزاداریهایمان کمی تجربه کنیم...
+++++
حالت عطشان ۴ علت دارد
۱- داغ دیدن زیاد که جگر می سوزد
۲- اشک ریختن
۳-تکاپوی زیاد در میدان
۴-زخمهای زیاد
هرکدام از علل بالا آب زیاد می طلبد
یک موقع آدم روزه دار چندین ساعت یا بیشتر تشنه است و می داند یا امید دارد که به آب می رسد، اما تصور کنید فردی داغدیده و مجروح حداقل یک نیمروز گرم در حال جنگ و تکاپو و خونگریه باشد امید به آب رسیدن هم ‌نداشته باشد، البته چنین فردی اگر سایه ای پیدا کند و ساعتی استراحت کند شاید کمی دوام بیاورد اما اگر لحظه به لحظه تلاش و داغ و عطش و زخمهایش زیادتر شود این دیگر نیازی به آنهمه تیغ و شمشیر و خنجر و نیزه و سنگ ندارد، چنین فرد عطشانی در مدت‌کوتاهی، خود به خود جان می دهد...
صل الله علیک یا اباعبدالله....
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 11 Mordad 02 ، 14:19
هیئت خادم الشهدا

 تعداد شهدای غواص در عملیات «کربلای ۴» که از آب عبور کردند خیلی بیشتر بود. بالغ بر هزار غواص از تمامی تیپ و لشگرها از سراسر کشور از آب عبور کردند اما جریان ۱۷۵ غواص دست بسته این بود که این تعداد از غواص ها به اسارت دشمن درآمدند.

یادمان شهدای غواص با نام علقمه در غرب جاده خرمشهر – آبادان منتهی به کوی آریا حدود یک کیلومتر به سمت رودخانه اروند روبروی جزیره ام الرصاص عراق قرار دارد.

دلنوشته مادر یکی از غواصان

مادر یکی از شهدای غواص در رثای فرزند شهیدش نوشته است: نوجوانم شاد، امّا سرکش و عاصی نبود/ این لباس «تنگ و چسبان» مال رقّاصی نبود

داغ من را مادر عباس می فهمد فقط/ دست و پا بسته قرار و رسم غوّاصی نبود

بیش از همه مظلومیت بچه ها دلمان را می سوزاند؛ بسیجیانی که در هیچ شرایطی صحنه جهاد را خالی نگذاشتند و درد و داغ بازخوانی خاطره دلاورمردی خود را بر دل و جان ما نشاندند.

شهیدان ، روحمان از یادتان شاد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 11 Mordad 02 ، 08:24
هیئت خادم الشهدا
آنکه عمری به دعـا غنچه لب وا می‌کرد
گـریه بر غـربت و مظلـومی بابا می‌کرد
آنچـه در معــرکه کرب و بلا رخ می‌داد
شاهدی بود که از خیمـه تماشا می‌کرد
مصلحت بود که آنجا به شهادت نرسد
ورنه او هم به بر فاطمه(س) ماوا می‌کرد 
🖤🤎
او سجاد آل‌محمد(ع) است که با رفتنش، صحیفه‌ای را به یادگار می‌گذارد که سطربه‌سطر و واژه‌به‌واژه ، راه و رسم بندگی و عبودیت را برای  رهروانش متذکر می‌شود.💥💥
از جمله نحوه شکر نعمت را که در مناجات شاکرین صحیفه‌اش اینگونه فرمود: «خدایا، پیاپی آمدن کرمت، برپاداشتن سپاست را از یاد من برد و فراوانی بخششت، مرا از شمارش ستایشت درمانده ساخت و در پی هم آمدن احسانت، مرا از یاد اوصاف نیکت بازداشت و پشت هم رسیدن نعمت‌هایت مرا از گسترش خوبی‌هایت درمانده نمود...» [] 
  
صحیفه ای که در دعای هفتم آن، اینچنین با پروردگار مناجات می‌کند: «ای خداوندی که گره کارهای فروبسته به تو گشوده می‌شود و سختی‌ها با تو آسان می‌گردد، ای که از تو خواهند رهایی از تنگناها را»
به تعبیری، امروز روح تقوی و پرهیزگاری، تجسم خویشتن داری و غلبه بر تمنیات نفسانی، نماد خشیت الهی و خضوع در پیشگاه خداوند، به آسمان عروج می‌کند.
او که فرمود:«خداوندا! مرا از کسانى قرار ده که عمرشان را دراز و کردارشان را نیکو گردانیده‌‏اى و نعمتت را بر آنان تمام کرده‏‌اى و از آنان خرسندى، و به آنان زندگى‌اى پاک، همراه با پایدارترین شادمانى و سرشارترین کرامت و کامل‏ترین رفاه، عطا نموده‌‏اى.»[]
او که شاهد کربلا بود و ناظر شهادت پدر و ۷۲ تن از بهترین یارانش؛ او که درد تشنگی اهل حرم و اسارت اهل بیتش را دید و سال‌ها عزادار واقعه‌ای بود که از لحظه‌به‌لحظه‌اش، خون می‌بارید.
به واقع عاشوراى اباعبدالله‌الحسین(ع)، کتاب سرخى بود که تفسیر ناب آن، از زبان امام سجاد(ع) تراوید چرا که نگاهش، هر لحظه مرثیه‌ی زنده کربلا بود و قصه پر غصه‌ی اسارت زینب(س)...
او که پاسدار وحی نبوی، صلابت علوی و شور حسینی بود و صحیفه‌ی سبزش، نجوای عاشقانه و سوزناک با پروردگار. او سجاد سجاده‌های عاشقی و زینت عبادت‌کنندگانی بود که از رکوع و سجودشان، عطر استجابت به استشمام می‌رسد.
او که دعاهایش را بدرقه‌ی عاقبت به خیری رهروان کرد تا سطر به سطر، مناجات و عبودیت را بر دل‌های تیره ما نقش زند.🖤🤎
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 08 Mordad 02 ، 15:28
هیئت خادم الشهدا
شهادت حضرت امام سجاد علیه السلام تسلیت باد
🌷امام حسین علیه السلام:
🌷همچون کسی عمل کن که می داند به خاطر گناهانش مؤاخذه می شود و به خاطر نیکوکاری، پاداش می یابد
🌷اعْمَلْ عَمَلَ رَجُلٍ یَعْلَمُ أَنَّهُ مَأْخُوذٌ بِالْإِجْرَامِ مَجْزِیٌّ بِالْإِحْسَانِ
🌷بحارالأنوار جلد75 صفحه127
🌷🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّددوآل مُحَمَّدوعجل‌فرجهم
سلام علیکم صبح بخیر التماس دعا
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 08 Mordad 02 ، 07:28
هیئت خادم الشهدا

ما فقط تشنگی را درک کرده ایم نه عطش، و حسین بالاتر از عطشان بود یعنی ظمآن، یعنی حالتی که دهان پر از گرد و خاک میشود  و زبان میشود مثل یک تکه چوب خشک...

این حالت ۴ علت دارد
۱- داغ دیدن زیاد که جگر می سوزد
۲- اشک ریختن
۳-تکاپوی زیاد در میدان
۴-زخمهای زیاد
هرکدام از علل بالا آب زیاد می طلبد

یک موقع آدم چندین ساعت یا بیشتر تشنه است و می داند یا امید دارد که به آب می رسد، اما تصور کنید فردی داغدیده و مجروح حداقل یک نیمروز گرم در حال جنگ و تکاپو و گاهی بکا باشد امید به آب رسیدن هم‌نداشته باشد، البته چنین فردی اگر  سایه ای پیدا کند و ساعتی استراحت کند شاید کمی دوام بیاورد اما اگر لحظه به لحظه تلاش و داغ و عطش و زخمهایش زیادتر شود این دیگر نیازی به آنهمه تیغ و شمشیر و خنجر و نیزه و سنگ و نعل تازه ندارد، چنین فرد عطشان و ظمآنی در مدت‌کوتاهی جان می دهد...

السلام علیک یا اباعبدالله

و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 06 Mordad 02 ، 00:45
هیئت خادم الشهدا
Wednesday, 4 Mordad 1402، 05:44 AM

گل و پوچ

دنیا مشتش را باز کرد،

شهـــدا "گُل" بودند و ما "پوچ"

خدا آنها را برد

و زمان ما را...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 04 Mordad 02 ، 05:44
هیئت خادم الشهدا

مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد کوثری، پیرغلام حضرت اباعبدالله علیه‌السلام که مداحی و نوحه‌سرایی او در محضر امام راحل(ره) شهرت ویژه‌ای دارد، نقل می‌کند که؛ یکی از روزهای ماه محرم برای حضور در مراسم عزاداری از خانه خارج شدم. در میانه راه کودکانی را دیدم که موکب کوچکی زده بودند و اصرار کردند برایشان روضه بخوانم. اول قبول نکردم ولی با اصرار آنها به موکبشان وارد شدم و روی منبری که با روی‌هم گذاشتن آجر ساخته بودند نشستم و چند بیتی برایشان خواندم. برایم چای آوردند و من که از نوشیدن آن اکراه داشتم، بی‌آن‌که متوجه شوند، چای را در گوشه‌ای ریختم و با تشکر از کودکان خداحافظی کردم و به سراغ مجالس عزای معتبری که وعده داده بودم رفتم.
مرحوم کوثری می‌گوید؛ آن شب وقتی به خانه رسیدم، دیروقت بود و با خستگی به خواب رفتم. در عالم رؤیا حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها را دیدم که روی به من کرده و فرمودند:
ـ «‌آقای کوثری! تنها روضه‌ای که از تو قبول شد، همان چند بیتی بود که برای آن کودکان خواندی».
و در ادامه گفتند:
ـ «چرا آن چای را دور ریختی؟ من آن چای را با دست خودم برایت ریخته بودم».

به نقل از : کیهان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ 04 Mordad 02 ، 01:13
هیئت خادم الشهدا