مخاطبین خاص ما، وبلاگ‌نویسان گرانقدری هستند که در عرصه وب برای شهدا کار می‌کنند.
هوالجمیل
تفحص و ادارات متولی امور شهدا
بنیاد شهید، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، بسیج دانش آموزی، بسیج دانشجوئی، بسیج طلاب و بسیج هنرمندان باید در این رابطه برنامه ریزی و جذب و آموزش نیرو داشته باشند و کار را بصورت علمی و منطقی در یک دوره زمانی حداقل یکساله در سراسر کشور به فرجامی شایسته و بایسته برسانند ولی از آنجا که نمی‌توانیم برای آنها تعیین تکلیف کنیم وظیفه داریم حداقل به تکلیف خودمان عمل کنیم. این کار باید بصورت بسیجی و با تفکر بسیجی به سامان برسد یعنی با همان انگیزه‌ی الهی که بسیجیان در دوران دفاع مقدس داشتند (انجام تکلیف، بدون چشمداشت مادی، با حضور گسترده و سریع و فداکارانه و مقتدرانه). درباره تمام شهدا، در این ادارات و نهادها، حداقل یک زندگینامه کوچک و چند عکس و وصیت نامه و مکتوبات و لباس و پوتین و چفیه و آثار دیگر شهید ممکن است وجود داشته باشد؛ البته شاید هیچ اثری هم جز یک عکس و نام و نام خانوادگی و نام پدر و محل تولد و محل شهادت و کد ملی و شناسه شهید وجود نداشته باشد. ... ادارات ذیربط تاکنون فکر کرده‌اند که مردم باید خاطرات شهدا را بنویسند و مردم فکر کرده‌اند این کار وظیفه ادارات است؛ در هر حال، از ادارات توقع کار عاشقانه نیست. آنها ذاتاً به وظایف سازمانی خود عمل می‌کنند و حتی ممکن است کار امثال ما را نوعی دخالت در کار خود بدانند یا آن را کار غیر کارشناسی تلقی کنند. علاوه بر این، بسیاری از خانواده‌ها را می‌شناسیم که همه با سواد و اهل هنر و ادبند ولی هنوز درباره شهید خود هیچ چیز ننوشته‌اند، شاید فکر می‌کنند نیازی به اینکار نیست، شاید وظیفه اعضای دیگر و یا ادارات ذیربط می‌دانند و قطعاً در حد ما به فنون پرسشگری و جستجوگری و مهارت نویسندگی مسلط نیستند... فرقی نمی‌کند که شهید عضو چه تشکیلات و سازمانی بوده و در چه منطقه‌ای یا در چه بمبارانی یا چگونه به شهادت رسیده است. بسیجی، ارتشی، سپاهی، جهادگر، نیروهای مردمی، همه و همه یک هدف و یک وطن و یک رهبر و یک اراده داشتند و دارای دشمنانی مشترک و متحد در داخل و خارج از کشور بودند.... تفحص درباره هرکدام از این حق‌داران می‌تواند تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و اوضاع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی کشور و درنده خوئی جبهه جهانی استکبار و بی تفاوتی سازمانها و گروههای داخلی و خارجی را در خود منعکس نماید... متأسفانه ما به اندازه یک قطره از اقیانوس بودجه‌ای که صرف دفاع مقدس کردیم صرف مکتوب کردن زندگی و جهاد و شهادت شهدا و جانبازان و آزادگان و ایثارگران نکردیم. آنچه تاکنون انجام شده در دو زمینه شکل گرفته: یکی مکتوب کردن زندگینامه حدود یکهزار نفر از شهدای شاخص (آمار دقیق نداریم، این عدد، خوش‌بینانه‌ترین نظر است) و دیگری گردآوری قسمتی از عکسها و مدارک و نوشته‌ها و وصایای بسیاری از شهدا بصورت آلبوم لیمینت. (که البته همین مقدار هم قابل تقدیر است). در حالیکه تعداد شهدای گرانقدر ما در جنگ تحمیلی طبق آمار رسمی 213255 نفر است. اگر تعداد جانبازان و آزادگان و ایثارگران را به این رقم بیفزائیم به چند میلیون نفر می‌رسد که لازم است درباره تمام آنها تفحص صورت گیرد و خاطراتشان مکتوب شود.
