نگرش اجتماعی به شهدا
هوالچمیل
نگرش اجتماعی به شهدا
ما بخاطر آموزههای مذهبی و جاذبههائی که شهدا را به جبهه کشاند. معمولاً بیشتر از زاویه دین به موضوع نگاه میکنیم و کمتر به بُعد اجتماعی آن پرداختهایم. غیر از بُعد مذهبی و عرفانی، از بُعد اجتماعی و سیاسی و نظامی نیز نگاه کردن به زندگی شهدا نیز حائز اهمیت است. آنچه خارجیها در رابطه با کشتگان جنگهای خود به آن مینگرند و به آن بسیار اهمیت میدهند از همین زاویه و دیدگاه است هرچند بسیاری از آنها هم مثل ما اعتقاد به آخرت و شهادت و شفاعت دارند.
با توجه به اعتقادات مختلفی که در جامعه وجود دارد نباید از تمام مردم توقع داشته باشیم که از دیدگاه دین به قضیه بنگرند، هر کس آزاد است به هر طریقی که دلش میخواهد به موضوع شهدا بپردازد. حداقلش این است که عدهای از جوانان وطن در روزگاری که وطن تحت اشغال متجاوزین بود در جبههها حضور پیدا کردند و جان خود را بخاطر دفاع از وطن و ناموس و کیان ملت از دست دادند. حداقل موضوع این است و ما در همین حد نیز مسئولیم.
بر فرض که اعتقادی هم به دین نداشته باشیم نمیتوانیم (و نباید) از کنار این فداکاران به سادگی بگذریم. باز حداقل کاری که میتوانیم (و باید) انجام دهیم تدوین زندگینامه صحیح و خاطرات آنهاست. شهدا اگرچه تماماً یکی هستند ولی از لحاظ فردی و اعتقادی تفاوتهائی نیز با هم داشتند. شاید این نکته برای بسیاری از رزمندگان اتفاق نیفتاده باشد ولی ما در سنگرمان ارمنی و سنی هم داشتیم، تازه تمام شیعهها هم اعتقادات مشابه نداشتند ولی در بسیج، اکثر بچهها، اعتقادات خاصی داشتند و به اصول خاصی پایبند بودند و در عین حال تفاوتهائی هم با یکدیگر داشتند.
اگرچه بعد از جنگ، اهمیت بیشتری به بسیجیان داده شد و رزمندگان ارتشی کمتر در کانون توجه نویسندگان و رسانهها قرار گرفتند ولی انصاف این است که به همه باید به یک چشم نگریسته میشد. این انتقاد به جای خود باقی است و فعلاً کاری به آن نداریم، اما چیزی که باید در نظر داشته باشیم این است که حداقل ما در خاطرهنگاری این اشتباهات را تکرار نکنیم. هر شهید یک زندگی عادی و اعتقادات مخصوص به خود داشته است. قرار نیست و نبوده که همه انسانها یکسان باشند و نباید توقع داشته باشیم که در زندگی تمام شهدای بزرگوارمان به تجلیات عرفانی برسیم. نباید در زندگی و خاطرات همه آن عزیزان بطور مساوی دنبال کشف و کرامات عجیب و غریب بگردیم.
شاید خیلی از علاقمندان نسل امروز معنی «انتخاب شدن برای شهادت» را نفهمند ولی حقیقت همین است که بعضیها برای شهادت انتخاب شدند. شاید خیلیها، شهید شدن عدهای را محصول تصادف بدانند ولی همان تصادف هم معلول صدها علت دیگر است که ما از آنها خبر نداریم. در منطقهای که آتش دشمن مثل باران میبارد و اصلاً راه گریزی نیست قطعاً هیچ کس نمیداند که تیر و ترکش به چه کسی اصابت میکند، حداقل، خود من بارها این نکته را در جبههها مشاهده کردهام و به این علت است که اعتقاد جزم دارم که شهدا، انتخاب شده هستند چه ارتشی، چه بسیجی و چه نیروهای جهادی و امدادی. و لذا با عنایت به همین نکته که آن دریادلان گلگون کفن برای شهادت انتخاب شدند برای ما حق ایجاد میکنند و ما مدیون خون و مجاهدت آنهائیم و زندگی و خاطرات آنها باید برای ما پر اهمیت باشد حتی اگر موافق بعضی از آرمانهایشان هم نباشیم.
والسلام
محمد حسین صادقی
زرقان – زمستان 88