انحراف انقلاب از اصول - توهم یا حقیقت
هوالجمیل
انحراف انقلاب از اصول - توهم یا حقیقت
پدیدهای که ما آن را «انحراف انقلاب از اصول» آن میپنداریم طبیعیترین مسیر انقلاب است ولی ما بخاطر اینکه نتوانستهایم با زمان جلو بیائیم و همیشه در حال و هوای 57 تا 67 زندگی میکنیم، انقلاب را منحرف شده قلمداد میکنیم. این حقیقی است که نسل ما هرگز نمیتواند آن را بپذیرد و هرگز نخواهد توانست با آن کنار بیاید.
دوران جوانی ما در انقلاب و جنگ گذشت و دوران جوانی نسل جدید هم در همین حال و هوائی که میبینیم دارد سپری میشود. محال است نسل جدید مطالبات ما و ما مطالبات نسل جدید را درک کنیم. به عبارت دیگر، درست است که همه ما در یک کشور زندگی میکنیم ولی حقیقتاً در دو کشور جداگانه ذهنی به ادامه حیات مشغولیم که اختلافات زیادی با هم دارند و به عبارت صحیحتر، این ما هستیم که مهمان کشور ذهنی نسل جدیدیم، از نظر آنها ما غریبهایم و متعلق به فرهنگ و تاریخ و جغرافیایی دیگر.
زمان خیلی چیزها را تغییر داده ولی ما را تغییر نداده است. این حسی است که ما نیز نسبت به نسلهای قبل از خود داشتیم و آنها را مهمانان نسل خود میپنداشتیم. پس همه چیز طبیعی است و هیچ انحرافی رخ نداده است. ما باید در دنیای خود زندگی کنیم و اینها هم در دنیای خودشان. در این میان فقط یک موضوع لاینحل برای ما باقی میماند: شهدا.....
آیا خون مطهر شهدا پایمال شده است؟
تکلیف شرعی و ملی ما نسبت به شهدا و ایثارگران و خانوادههای آنها و خدای آنها چیست؟
این سؤالات آرمانی فقط برای ما مسئولیت میآفریند نه برای نسل جدید و نسلهای آینده. این سؤالات اصلاً برای آنها مطرح نیست که تکلیفی برایشان در پی داشته باشد. پس راه حل این است که ما به اصول خودمان پایبند باشیم و از نسل جدید اداری و سیاسی و اجتماعی توقع بیهوده نداشته باشیم و نسبت به نسل جدید انقلاب و میهن هم اینقدر بدبین نباشیم.
والسلام
محمد حسین صادقی