فضائل الشهدا

قرارگاه سایبری سردار شهید ابوالفضل صادقی
لبیک یا حسین
فضائل الشهدا

هوالجمیل
دوستان سلام - خوش آمدید، و بعد: آنچه در این وبلاگ آمده و می‌آید تلاشی برای گردآوری خاطرات انقلاب و دفاع مقدس بویژه در شهر باستانی و مذهبی زرقان فارس است. در این راستا بارها فراخوان داده‌ایم و مراتب را از طریق نشریه محلی، پوستر و آگهی در مساجد، تریبون‌های مختلف در مجالس مذهبی، اردوهای آموزشی بسیجیان و ایثارگران، اینترنت، پیامک و تلفن و دعوتهای حضوری اعلام کرده‌ایم و از تمام مردم عزیز و ایثارگران گرانقدر زرقان خواسته‌ایم که هرگونه اطلاع و خاطره‌ای درباره شهدا و رزمندگان دفاع مقدس (ارتشی، سپاهی، جهادگر، بسیجی، و نیروهای تدارکاتی و تبلیغاتی پشت جبهه) دارند در اختیارمان بگذارند یا از طریق ایمیل hodhodzar@gmail.com و یا تلفن 09176112253 به ما اطلاع دهند تا ترتیب مصاحبه با آنها بدهیم. در همین رابطه تعدادی از عزیزان دعوت ما را اجابت کرده‌اند که مصاحبه‌های آنها را پس از پیاده سازی و نگارش و ویرایش در اینترنت گذاشته‌ایم. البته هنوز مصاحبه‌های زیادی در نوبتند که به یاری خداوند و استمداد از روح پر فتوح شهدا امیدواریم به نحو احسن و در اسرع وقت نسبت به آماده سازی آنها نیز اقدام کنیم. مجدداً از تمام عزیزان و همشهریان گرامی استدعا داریم برای ثبت خاطراتشان با ما تماس بگیرند تا هماهنگی‌های لازم برای مصاحبه با آنها به عمل آید.
از اینکه نظر شریفتان را از ما دریغ نمی کنید صمیمانه سپاسگزاریم.
والسلام
محمد حسین صادقی، زرقان فارس 00989176112253
Hodhodzar@gmail.com

طبقه بندی موضوعی
Wednesday, 3 Aban 1402، 01:25 PM

ز کابوس جنگ جهانی نترس

بسیج جهانی اسلام

سوگنامه‌‌‌ای برای غزه مظلوم و در خون نشسته

خزان آمد و موسم گل گذشت
تغزل به میلاد گلها رواست
تمام غرورم که اسلام بود
دلم مُثله شد زیر رگبار زخم
کسی هست فریاد را بشنود؟
                 ***

من اسلام مظلوم غمدیده‌ام
ولی در خط آتش خون و دود
چنان واحه‌ای در کویر زمان
ولی رهزنان آتش افروختند
شهیدان که هستند چون ریشه‌ام
در آتش تولد شدم آن زمان
سرانجام هر شعله خاکستر است
به هر جا که نامی ز اسلام بود
فکندند آتش ز نو بر تنم
فلسطین که طفل رشید من است
مرا داغ غزه به آتش کشید
هزاران زن و کودک و نوجوان
نه نان و نه برق و نه دارو، نه آب
چو باران، بسی بمب بارد به شهر
حماس دلاور به میدان جنگ
شکستی که خورده ز رزمندگان
چو دانسته عمرش بُود بر فنا
ندارم توقع ز دنیای کر
که بر سازمان عهدۀ دیگر است
مسلمان مسلمان مخاطب توئی
اگر هر مسلمان یکی سطل آب
اگر مسلمین متحد می شدند
چه شد غیرت مرگبار علی
نزن دیگر از یاوۀ صلح، لاف
مقدس ترین خشم را از نیام
ز کابوس جنگ جهانی نترس
چو برپاست جنگ جهانی کنون
مزن اشک حسرت بر آتشفشان
کن اعلام خونین‌ترین نام را
بزن شعله در جان بانیِّ کفر
گذشت آتش فتنه‌ها از سرت
خدایا بسیجی مگر مرده است
                 ***

تو اسلام را رهبری یا علی
که کبریت در دست فهمیده است

 

 

دگر فصل سبز تغزل گذشت
ولیکن به فصل خزان نارواست
کنون خفته در آتش و خون و دود
کنم ناله سر زیر آوار زخم
جنون نامۀ داد را بشنود؟
               ***

غریبانه یک عمر نالیده‌ام
نیاورده‌ام لحظه‌ای سر فرود
صفا داده‌ام بر دل عابران
و تاریخ سبز مرا سوختند
بر افلاک بردند اندیشه‌ام
زدم شعله بر هستی رهزنان
سرانجام من شعلۀ دیگر است
وقیحانه اهریمن آتش گشود
شهیدان بخفتند در دامنم
مگر نه گرفتار اهریمن است
تنم طعم تلخ تبر را چشید
در آتش، به یکباره دادند جان
نه سنگر، نه مأمن، نه آرام و خواب
و جاری شود خون در آن، نهر نهر
زده شیشه عمر صهیون به سنگ
به جبران آن ، می کُشد کودکان
شده اینچنین وحش و پست و دغا
نه از سازمان حقوق بشر
دفاعش ز حق تجاوزگر است
فرو رفته در آتش تب توئی
بریزد ، شود مُلک صهیون خراب
به فتح جهان مستعد می شدند
چرا زنگ زد ذوالفقار علی
برون آر تیغ شرف از غلاف
بر آر و بگیر از عدو انتقام
ز تزویر و زور و تبانی نترس
چرا ارض اسلام غلطد به خون؟
بزن آتش خشم خود در جهان
«بسیج جهانی اسلام» را
برافکن بسیج جهانیِ کفر
کجایند مردان جنگاورت
که غزه چنین زار و افسرده است
                 ***

بده اذن جنگاوری یا «علی»
و دنیا ز باروت پوشیده است

 

محمد حسین صادقی زرقان فارس - دوم آبان 1402

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ 02/08/03
هیئت خادم الشهدا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی