Tuesday, 16 Aban 1402، 05:57 AM
جانباز شهید نوراله اکبری
در رثای جانباز شهید نوراله اکبری
شکسته قامت سبز سپیدار
سپیدار رشید دشت ایثار
نهاده سر به روی خاک، خورشید
شده گلگونی مغرب، پدیدار
ز پا افتاد نخل نوجوانی
نهاده نخل پیری سر به دیوار
دلی دارم ز هجر دوست ، پر خون
و چشمانی ز داغ یار ، خونبار
گل سرخی ز گلزار دلم رفت
که مانندش ندیدم من به گلزار
عزیزی ، زنده جانباز شهیدی
که بودی یادگار روز پیکار
رفیق سبزپوش و پاسداری
چو شیر روز و زاهد در شب تار
شهید زنده بود و زندهتر شد
رسید آخر به وصل روی دلدار
شب قدری که نوراله ، میرفت
به سوی خالق اکبر ، علی وار
همی «فُزتُ و رب الکعبه» میگفت
چو بر او شد میسر کار دشوار
کجا مانند او کوهی به عالم
کشید از زخم حنجر ، درد بسیار
شکسته حنجر او خنجر خصم
شده پیروز ، خون بر تیغ اغیار
نمیدانی شهید نازنینم
در آن وقتی که میرفتی سبکبار
چه میکردند طفلان یتیمت
که هر سنگین دلی میشد عزادار
پس از تو ای شهید لیلةالقدر
عزیزانت به خون کردند افطار
مبارک بادت ای جانباز عاشق
ملاقات ابوالفضل علمدار
والسلام
محمد حسین صادقی
02/08/16